خندیدن
سلام مهدیارم
خوشملم از وقتی ۳ ماهت تموم شده و وارد ۴ ماه شدی خیلی
با نمک ترشدی
قبلا فقط وقتی تکونت میدادیم بلند می خندیدی ولی ۴ شب پیش خونه
مامانی وقتی باهات حرف میزدم بلند می خندیدی
(۹۱/۲/۸ دقیقا ۳ ماه و ۱۰ روزگی)
من و بابا و مامانی کلی ذوق کردیم
الان دیگه قشنگ با دقت بهمون نگاه میکنی و وقتی باهات حرف میزنیم
گوش میدی و با صدای بلند جواب میدی با تمام انرژیت میگی آوو آوو اوو
عسلم ۶ روز پیش روز شهادت حضرت فاطمه (س) آقاجون اینا آش پختن
نذر مهدیارمون بود
بابایی هم صد هزار تومان نذر کرده بود
منم سفره حضرت ابوالفضل
که ۵ روز پیش خونه ی مامانی نذرمو ادا کردم
راستی ۴ روز پیشم مهدیار اینا (همسایه بقلیه مامانی اینا) اومدن خونه مامانی که
تو رو ببینن
دوستت داریم خیلی زیاد
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی