مهدیار جانمهدیار جان، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 10 روز سن داره

هدیه خدا

واکسن 2 ماهگی

سلام مهدیار جانم   گلم قرار بود ۲۷ اسفند واکسنتو بزنیم ولی چون ۲ ماهت تمم نشده بود نزدن دیروزم رفتیم ولی انقدر شلوغ بود که بازم نزدند شایدم حکمتش این بود که دیروز بعد از چند روز شکمت کار کرد از طرف دیگه  با عزیز بردیمت حموم خیلی خوشملی شدی دست عزیز درد نکنه خلاصه امروز طلسم شکست و واکسن رو زدند من که این چند روزه خیلی نگران بودم امروزم دل تو دلم نبود وقتی مامانی گذاشتت رو تخت قبل از اینکه واکسن رو بزنند شروع کردی به گریه کردن منم داشتم آیت الکرسی میخوندم وقتی واکسن رو زدن برای ۱۰ ثانیه دیدیم صدایی نمییاد من و بابایی اومدیم  جلو دیدیم از شدت گریه صدات در نمیومد ...
6 فروردين 1391

عید

سلام سلام صدتا سلام         وروجک ما دیشب ۲ ماهش شد   خوشگلکم ۲ ماهگیت مبارک       ۲ ماهگیت با اولین عید نوروز هم زمان شد       عیدت مبارک نفس   عید امسال بهترین عید من و بابایی بود به خاطر وجود گلمون   مهدیارم تو بهترین عیدیه امسال ما هستی   با همه ی وجودمون دوست داریم ...
1 فروردين 1391

خنده

سلام همه زندگیم   امروز خیلی خوشحالم آخه بعد از ۳ روز شکمت کار کرد اونم جه کار  کردنی همه ی ما رو از نگرانی در اوردی از یه طرف خوشحالم از طرف دیگه ناراحت آخه فردا قراره واکسن ۲ ماهگیتو ب زنی احتمالن ۳ یا ۴ روز تب میکنی الهی من فدات شم من که اصلا طاقت مریضیتو ندارم خدا کنه زیاد اذیت نشی راستی دیشب برای اولین بار تو خواب بلند خندیدی وای من که همینطوریش دیونه ی خنده هاتم دیگه چه برسه بلندم بخندی کی میشه تو بیداریم بلند بخندی     ...
27 اسفند 1390

هدیه

مهدیار کوچولو به جمع ما خوش اومدی   تو بهترین هدیه ی زندگی ما هستی خدایا ممنون که مهدیار کوچولو رو به ما دادی ...
22 اسفند 1390
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به هدیه خدا می باشد