مهدیار جانمهدیار جان، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 11 روز سن داره

هدیه خدا

11 ماهگی

1392/3/31 2:29
نویسنده : مامان زهرا
549 بازدید
اشتراک گذاری
سلام مهدیارم

 

مهدیار جان عزیز ۳/۹/۹۱ برات دندونی پخت عمه فاطمه و عمه طیبه و عمو ابراهیم اینا هم بودند

چون تو حالت خیلی بد بود و مدام گریه میکردی و باید بغل میشدی من نتونستم برم کمکشون همه ی کارها زحمتش افتاد گردن عمه ها و زن عمو و همین طور عمو صمد

به خاطر محرم برات جشن نگرفتیم ایشالله برای تولدت جبران میکنیم

 


مامانی روز تاسوعا ۴/۹/۹۱ اگیرک درست کرد برای هیت فامیلامون اینبارم به خاطر اینکه حالت خوب نبود نتونستم برم کمک

خاله اعظم و طیبه خانم و ۲ تا از دوستای مامانی زحمتشو کشیدن

من فقط یه سر رفتم سهممو گرفتم و اومدم خونه

 


روز عاشورا عزیز اینا عدس پلو نذری داشتند هرسال سوم امام بود امسال دوروز جلو انداختند همه بودند به جز عمه زهره

 


بابا از۱/۹/۹۱ تا ۹/۹/۹۱ مرخصی گرفت وامسال تاسوعا عاشورا پیشمون بود هرچند چون تو مریض بودی جایی نتونستیم بریم 

تو اصلا حالت خوب نیست هم به خاطر دندوناته هم به خاطر حساسیتت و هم اینکه گوشت عفونت کرده

تو این ۱۰ روز ۳ بار بردیمت دکتر

دو باراول میگفتند سرفه هات و ابریزش بینیت برای سرما خوردگی نیست   میگفتند یا حساسیته یا ویروس

یک هفته بعد گریه های شدید و طولانی داشتی بردیمت پیش دکتر طبسی که گفت گوشت عفونت کرده

باید ۱۰ رو آموکسی کلاو بخوری تا خوب بشی

مهدیارم زودتر خوب شو

 


کارایی که میکنی

از دو هفته پیش سر سری یاد گرفتی (  اولین بار برای عمه طیبه و عمه فاطمه سرسری کردی )

روی دوزانوهات میشینی

یه ماشین نیسان داری پشتشو میگیریو اونو راه میبری

یک ماهی میشه که عاشق توپ بازی شدی قبلا هم توپ دوست داشتی ولی مثل الان باهاش بازی نمیکردی مخصوصا توپ نازنین زهرا و حنانه

عاشقه لواشکی

اگه از یکی خوشت بیاد محکم و تند تند میزنی تو صورتش و اگه بچه ببینی گاهی صورتتو میچسبونی به صورتش

دالی بازیو خیلی دوست داری و سعی میکنی کارای مارو تکرار کنی

توپ و گل و شبکه پویا رو میشناسی

عاشقه آهنگای برنامه کودک تلویزیونی مخصوصا لالایی شبکه پویا

برای غذا خوردن با آهنگای کودکانه ی تلویزیون سرگرم میشی  گاهی هم با ماشین و اسباب بازیات

دو روزه بهت آب پرتقال و لیموشیرین میدم

 

خیلی قلقلکی هستی

 

وقتی ماشالله ماشاالله میگیم و آهنگای شاد میشنوی بالا پایین میپری و میخندی 

بعضی وقت ها هم  سعی میکنی الکی بلند بخندی که خیلی اینجور وقتا بانمک میشی و همه ی مارو میخندونی 

 وقتی ولت میکنیم به مدت حدودا یکی دو دقیقیه میتونی بایستی و وقتی میگیم وایسا کنه ماشاالله(با آهنگ) همینطور که وایسادی زانوهاتو خم و راست میکنی (بالا پایین میکنی)

وقتی بهت اشاره کنیم که بخاری یا چیزای دیگه داغه طرفش نمیری

 وقتی میگیم شبکه ی پویا به تلویزیون نگاه میکنی

 

اینجا هم داری لالایی شبکه پویا رو میبینی

دو هفته ای میشه وقتی یه چیزی بخوای دستتو به طرفش دراز میکنیو باز و بسته میکنی

عاشقه لوستری    بابایی یه بار لوستر خونشونو برات چرخوندو میگفت بچرخه و بچرخه از اون روز به بعد هروقت میگیم بچرخه و بچرخه به لوستر نگاه میکنی و دستتتو بازو بسته میکنی یعنی ما لوسترو بچرخونیم

 

 

اینجا هم داری به لوستر نگاه میکنی

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به هدیه خدا می باشد